دنیز و دوست پسرش ماموریت دارند تا جهان را از تهاجم بیگانه ها نجات دهند. اما ابتدا، او باید با یک خروس سیاه و سفید عظیم برخورد کند. او آن را مانند یک حرفه ای می گیرد، دهانش را می بندد و روی آن می پاشد. سپس آنها به کار خود ادامه می دهند، لعنتی مانند جهان به آن بستگی دارد.